تفاوت بازاريابي و فروش

چگونه يك صفحه را در ورد حذف كنيم

تفاوت بازاريابي و فروش

۶۱ بازديد

تفاوت بازاريابي و فروشبازاريابي يا فروش كدام مهم تر است؟ در اصطلاح عامه، خيلي اوقات واژه بازاريابي و فروش معادل يك ديگر استفاده مي‌شود اما درستي اين است كه اين دو با يكديگر متفاوت هستند.
در ادبيات كسب‌وكار، فروش به تبادل محصولات و خدمات در ازاي پول گفته مي‌شود، درحالي‌ كه بازاريابي اصطلاح گسترده‌تري است كه شامل زنجيره‌اي از فعاليت‌هايي همچون تحقيقات بازار، پيشنهادات ويژه‌ي فروش و فروش مي‌شود. بازاريابي بر نيازهاي مشتري‌ها تمركز مي‌كند در‌ حالي‌ كه فروش بر نيازهاي شركت تأكيد بيشتري دارد.
اگر يك كسب‌وكار حقير يا متوسط داشته باشيد، چه بسا فرق چنداني بين تقسيم بازاريابي و فروش قائل نيستيد، چون نيروي كافي براي تمركز جداگانه بر روي اين دو تقسيم نداريد. به علاوه، فكر نمي‌كنيد كه اين دو تفاوت چنداني با هم داشته باشند. اگر اين حرف درست است، بايد به شما خبري بدهم: بازاريابي و فروش با يكديگر فرق بسياري مي‌كنند و در نتيجه، نياز به تخصص‌هاي متفاوتي دارند. اگر قرار باشد بخش ماركتينگ تنها با منظور افزايش فروش كنوني اداره شود، كاركرد آن به پشتيباني از فروش با يك تمركز داخل شركتي محدود خواهد شد. اما اگر ماركتينگ جايگاه خود را در تيم مديريت پيدا كند، مي‌تواند تبديل به يك المان رشد خوب با تمركز برون شركتي شود كه فروش شما را هم افزايش مي‌دهد.
پس بهتر است به جاي اينكه بازاريابي و فروش را يكپارچه كردن  كنيد، دو بخش جداگانه براي آن‌ها در عقيده بگيريد و كاري كنيد كه اين دو دسته به احسان يكديگر را حمايت كنند. به اين ترتيب تضمين رشد بازرگاني شما اغلب خواهد بود.
هدف اصلي در بازاريابي، پاسخگويي به نيازهاي مشتري و راضي نگه داشتن او از طريق فراهم كردن محصولات موردنياز اوست. به ذكر ساير در بازاريابي به تعقيب برآورده كردن نيازهاي مشتري‌ به شكلي سود‌آور هستيم. از سوي ديگر در فروش، در اين صدديم تا مشتري‌ها را مكلف نماييم كه محصولات يا خدماتي را كه از طرف شركت به آن‌ها پيشنهاد مي‌شود، خريداري كنند.
فروش بخشي از بازاريابي است و به‌شدت با آن در هم درهم است، به‌طوري كه براي بسياري از افراد تشخيصِ تفاوت‌هاي آن‌ها كار كاستي است. با وجود اين فاصله‌ي زيادي ميان بازاريابي و فروش وجود دارد.
فروش = محصولي كه موجود است را بفروشيدكار دسته فروش ساده است: اين تقسيم بايد آنچه موجود است را تبديل به پول نقد كند. كه يعني سرنخ‌هاي فروش را تبديل به مشترياني مي‌كند كه به شركت شما پول مي‌دهند و اينكار، با تعامل سر راست با مشتريان خفته براي متقاعدسازي آن‌ها به خريد سپريدن مي‌شود.
از عقيده كاتلر بازاريابي، فروش نيست بلكه فروش جزء كوچكي از مجموعه عظيم بازاريابي است هرچند فروش بخشي از بازاريابي است. فروش از تو به خارج مي‌نگرد. اين مفهوم از كارخانه آغاز مي‌شود، به محصولات و كالاهاي موجود كمپاني پروا دارد و به تعقيب كسب فروش سودآور است كه تبليغات قابل ملاحظه را مي‌طلبد.
تعريف فروشفروش عبارت است از فعاليتي كه در طي آن ازآنش فرآورده از توليد‌كننده به توزيع‌كننده، از توزيع‌كننده به عمده‌فروش، از عمده‌فروش به خرده‌فروش و از خرده‌فروش به مصرف‌كننده‌ي نهايي منتقل مي‌شود و در ازاي آن پول يا هر چيز باارزش ديگري پرداخت مي‌شود و هدفِ آن افزايش درآمد است. اين فرايند نخست پيمان نامه مياني خرده‌فروش و مشتري است.
هر تجارتي داراي محصولات و خدمات مشخصي است كه بايد به فروش برسند. به اين منظور، فروشندگان بايد يك رابطه  نزديك  با مشتري (و برخي مواقع همكاران) داشته باشند، مسير فروش را هموار كنند، مخالفت‌هاي مشتري را از بين ببرند و در مورد بها و شرايط فروش چانه بزنند. معمولاً هم بعد از فروش بايد مطمئن شوند كه ساير نيروهاي كمپاني اين دربايستن مشتريان را برآورده مي‌كنند.
تفاوت بازاريابي و فروش
چرخه‌ي فروشدر هر تلاشي در جهت فروش، چرخه‌اي هستي دارد. اين چرخه زماني شروع مي‌شود كه مشتري احتمالي از وجود پيشنهادي مستحضر مي‌شود و به طور ايده‌آل با خريد به پسين مي‌رسد. اين چرخه‌ي فروش مي‌تواند زياد تند باشد مشابه خريد محصولات غذايي، يا فرايندي طولاني باشد مثل خريد ساز و برگ سنگين يا ساختمان‌ها. مشتريان احتمالي علاقه‌مند، در مراحل مختلفي از اين چرخه در عقيده گرفته مي‌شوند كه كانال ارتباطي ناميده مي‌شود. كارشناسان بر راز اين موضوع توافق دارند كه مراحل اين كانال ارتباطي عبارتند از:
سرنخ: اين اصطلاح به فرصت‌هاي جديد بر پايه تعلق احتمالي مشتري به گروهي (مانند كساني كه محصول مشابهي را در ماضي خريداري كرده‌اند) اشاره دارد.
مشتري احتمالي: با خريدار خفته از راه تماس سرد (تماس تلفني) ارتباط برقرار مي‌كنيد و شدني است او به توصيه شما علاقه‌مند شود.
مشتري احتمالي واجد شرايط يا «گرم»: نيازهاي مشتري احتمالي از طريق پيشنهادتان برآورده مي‌شود و او براي خريد متقاعد مي‌شود.
مشتري احتمالي «داغ»: فروشنده در شرف بستن قرارداد است. مخالفت‌هايي از جانب خريدار هستي دارد كه قبل از فروش بايد رفع شوند.
مشتري: خريدار تصميم به خريد مي‌گيرد.
پس از آنكه فروش به اتمام رسيد، مديران بايد مطمئن شوند كه اين مشتري، به مشتري هميشگي تبديل خواهد شد. براي اين كار، فروشنده مي‌تواند وابستگي خود را با مشتري حفظ كند يا محرك‌هايي براي تكرار خريد رهنمود دهد. عملكرد شركت پس از فروش، به اندازه‌ي خود تجربه‌ي فروش اهميت دارد. ممكن است كسب‌وكارها ميليون‌ها تومان خرجِ دريافتن به سطوح خوشنودي مشتريان خويش و وفاداري آن‌ها به شركت كنند. با اين حال، اين مسئله به طور عمده مورد قبول است كه سعي براي حفظ مشتريان فعلي نيازمند تلاش كمتري در مقايسه با جذب مشتريان جديد است. به همين دليل، مدير بايد به تمرين مديريت روابط مشتري (CRM) بپردازد.
بازاريابي = هم الان و در آينده، با مشتريان خويش هم سو شويدبازاريابي نگاهي از بيرون به تو دارد. بازاريابي پيش از اينكه محصولي فرآوري شود شروع مي‌شود. در بازاريابي ابتدا به سراغ مشتري مي‌رويم. با تحقيقات بازاريابي مايحتاج و خواسته هاي وي را كشف مي‌كنيم و سپس محصولي را ارائه مي‌دهيم كه بهتر از محصولات موجود نيازها و خواسته هاي وي را برآورده مي‌سازد. اين مفهوم با يك بازار كاملاً تعريف شده ابتدا مي‌شود و روي نيازهاي مشتريان پافشاري دارد و با تأمين رضايت مشتريان هوده مي‌آفريند.
فعاليت بازاريابي پيش‌تر از آنكه سازمان كالايي فرآوري كرده باشد، نخست مي‌شود. فروش پس از فرآوري و عرضه كالا پا به ميدان مي‌گذارد. لويت در تفاوت بين بازاريابي و فروش مي‌گويد: فروش عبارت است از پيدا كردن مشتري براي محصولاتي كه در كمر بستن داريد و بازاريابي يعني حصول اطمينان از اينكه شما نمونه ها مورد دربايستن مشتري را در گزين كردن داريد
در نتيجه بازاريابي پروا به احتياج مشتري پيش از فرآوري و عرضه است و فروش نقش مهمي در افزايش فايده و رضايتمندي مشتريان دارد. خريداران با هستي كالاهاي متنوع ترجيح مي‌دهند كالايي را خريداري نمايند كه خواسته آنان را كاملاً برآورده سازد، منظور بازاريابي نيز افزايش فايده مي‌باشد ولي مسير رسيدن به فروش بيشتر تمركز روي خواسته هاي مصرف‌كنندگان مي‌باشد و توليدكنندگان و عرضه‌كنندگان كالا بايد كالايي را توليد و عرضه نمايند كه مزيت رقابتي نسبت به رقبا دارد و خواسته هاي مشتريان را پوشش مي‌دهد بعد تمركز روي بازاريابي منجر به فروش بيشتر و در نتيجه افزايش فايده خواهد شد.
تعريف بازاريابياصطلاح بازاريابي از واژه‌ي «بازار» ساخته شده است كه به معناي تحليل و رسيدگي نيازهاي مشتري است الي شركت با توجه به نيازهاي مشتريان محصولات خويش را فرآوري كند. شركت‌هاي به‌دنبال معيارهاي تازه‌اي هستند تا علايق و موارد دلخواه و ناپسند را از نظر مشتري‌ها مشخص كنند. بازاريابي دربرگيرنده فعاليت‌هايي مي‌شود كه ارزش محصول را براي مشتري‌ها افزايش مي‌دهد. براي مثال با بهبود تصوير برند باعث افزايش ميزان فروش مي‌شوند.
هدف معمول بازاريابي اين است كه مشتريان خفته را به محصول يا خدمات شما علاقه‌مند كند و سرنخ فروش به وجود آورد. پس فعاليت‌هاي آن دربرگيرنده موارد زير مي‌شود:
تحقيق دربارۀ مصرف‌كننده‌ها براي شناخت نيازهاي بازارتوسعه محصولات خلاقانه كه بتوانند نيازهاي كنوني و آينده مشتريان را برآورده كنندتبليغات محصولات و خدمات براي بالا بردن اخطار و برپايي برندقيمت‌گذاري محصولات و خدمات براي بدست آوردن بيشترين سود در طولاني‌مدت
ويديو تفاوت بازاريابي و فروش بازاريابي يا فروش كدام مهم تر است؟ در اصطلاح عامه، خيلي اوقات واژه بازاريابي و فروش برابر يك ساير بهره‌گيري مي‌شود اما راستي اين است كه اين دو با يكديگر متفاوت هستند. در اين ويديو سعي شده به تفاوت بازاريابي و فروش پرداخته و نقش آن‌ها را در افزايش سود شركت ها مورد برسي قرار دهيم.
[aparat id=”rYGjO”]
 
بازاريابيبازاريابي به طور كلي ترتيبي است كه منجر به فروش مي‌شود. بدون اعلام عمومي آنچه ارائه مي‌دهيد، كسب‌وكارتان در رشد يا حتي ادامه‌ي پيشه با سخت روبرو خواهد شد. به گفته‌ي رابرت بارتلز (Robert Bartels)، پژوهنده بازاريابي، در كتابش با عنوان The History of Marketing Thought (تاريخ تفكر بازاريابي) اصطلاح «بازاريابي» در اوايل سده ۲۰ مطرح شد. او روشنگري مي‌دهد كه نظريه‌ي بازاريابي نوين زماني به وجود آمد كه مشخص شد تقاضا، صرفاً در نتيجه‌ي داشتن توان خريد نيست. از آن سررسيد تاكنون، كسب‌وكارها در تلاش بوده‌اند الي از طريق برپايي تقاضا براي عموم جذاب باشند. درخواست از طريق انتقال ارزشي كه پيشنهادي در كمر بستن مي‌گذارد به خريدار احتمالي، به وجود مي‌آيد.
ايجاد تقاضا در نتيجه‌ي متوسل شدن به علائق، مهم‌تر از آن ارزش‌ها و باورهاي شخصيِ مشتريان احتمالي شركت است. هر كسب‌وكاري با قصد پيمان دادن محرك‌هاي شخصي و جذب مشتريان مي‌تواند به عنوان منبعي براي اجابت نيازهاي مشتريان شناخته شود. رهنمود شركت مي‌تواند مشكلي را حل كند، لذت فراهم كند، در اتمام كاري كمك كند، يا مزيت ديگري براي خريدار داشته باشد. اين جذابيت‌ها مي‌توانند در موارد زير رخ دهند:
اقتصاد: خريدار چه ارزشي در روبرو پرداخت خود گرفتن مي‌كند؟ آيا اين خريد، مقرون ‌به‌ صرفه به عقيده مي‌رسد؟ آيا مردم به لحاظ مالي توانايي پرداخت آن را دارند؟
غرور: آيا خريد، نما فيزيكي را بهبود مي‌دهد؟ آيا شأن خريدار بعد از خريد افزايش مي‌يابد؟ آيا خريدار با قبول پيشنهاد، باهوش‌تر يا آگاه‌تر به نظر مي‌رسد؟
امنيت: خريد چگونه از خريدار يا عزيزان او در مقابل آفت فيزيكي، زيان اقتصادي، يا جايگاه اجتماعي محافظت مي‌كند؟ آيا با خريد كردن مي‌تواند از موقعيت بدي دوري كند؟ اگر خريدار، خريد نكند چه اتفاقي خواهد افتاد؟
فرصت: آيا خريد فرصتي براي افزايش ثروت، بستگي اجتماعي، يا افزايش تأثير بر ديگران به هستي مي‌آورد؟ آيا خريد به خريدار كمك خواهد كرد تا كارآمدتر و ثمربخش‌تر شود يا احساس انرژي بيشتر كند؟
مديران بازاريابي مي‌دانند كه فرايند تصميم‌گيري‌اي وجود دارد كه مشتريان احتمالي قبل از خريد آن را طي مي‌كنند. اگر چه هر خريدار احتمالي تصميماتي با سرعت‌هاي مختلف اتخاذ مي‌كند، اما به طور كلي جذب پايگاه مشتري، زمان‌بر است. فرايند بازاريابي كه كارآزمودگان براي تاثيرگذاري بر رفتار خريدار به شغل مي‌برند شامل مفهوم AIDAS مي‌شود. اين نظريه در ريشه-بن-بيخ در باره چهار عامل لازم براي كمپين‌هاي بازاريابي موثر بحث مي‌كند: برپايي پروا (آگاهي)، ايجاد علاقه، برپايي اشتياق، و تحريك اقدام به عمل مشتريان احتمالي خود. اطمينان از خوشنودي نيز به اين عوامل اضافه شد تا مكانيسمي براي حفظ مشتريان هميشگي فراهم كند. توصيف اين مراحل به شرح زير است:
توجه: برپايي اخطار اوليه نسبت به اينكه اين توصيه در دسترس است.
علاقه: به درنگ اجبار مشتري از طريق برجسته كردن ويژگي‌ها، سودها و مزايا.
اشتياق: افزايش علاقه از راه مجاب ساختن خريداران نهفته به اينكه توصيه شما را مي‌خواهند و به آن دربايستن دارند.
عمل: تحريك مشتريان خفته به اقدام (يعني خريد كردن)
رضايت‌مندي: متقاعد برپايي خريداران به اينكه آن‌ها با اين خريد خوشنود خواهند شد.
اساسا دو تكنيك هنگام ايجاد رويكرد بازاريابي وجود دارد. يكي از روش‌ها متقاعد ساختن مشتري احتمالي به خريد آني است. اين رويكرد كه «بازاريابي مستقيم» ناميده مي‌شود، دربرگيرنده پيشنهادي است كه معمولاً طي دوره‌ي مشخصي از زمان بايد به آن استجابت ديتا شود. روش ديگر، ايجاد شناخت برند است كه باعث مي‌شود مشتري توصيه شما را به خاطر بسپارد. لوگويي ماهرانه يا صدايي منحصربه‌فرد به تنهايي مي‌توانند آلت مفيدي براي كسب هويت برند باشند، اما متخصصان بازاريابي آگاهي مي‌دهند كه ايجاد هويت به تنهايي تضميني براي كاميابي نيست؛ توصيه بايد وعده‌هاي مزيتي ارائه شده در پيام بازاريابي را برآورده كند.
پيشنهاد مي كنم نوشتار طريق هاي فروش و بازاريابي در ايران را بخوانيد.
 
اصول بازاريابي و فروشمديريت هر كسب‌وكاري دربايستن به دانش و آگاهانيدن در زمينه‌هاي مختلفي دارد. در اين وسط احد از مهم‌ترين ابزارهايي كه هر مديري براي به سرانجام رساندن كسب‌وكارش به آن بيچارگي دارد، اخطار از اصول بازاريابي و فروش است.
فروش به گفته‌ي كسان مجرب در اين زمينه، هنر و علمي است كه مستلزم چيرگي در هر دو زنجيره است. مديران فروش به فروشندگان خويش در زمينه‌ي پرس‌وجو، گوش دادن و بستن قرارداد تعليم مي‌دهند. فروش زماني رسما به انجام مي‌رسد كه يا پيمان نامه پرداخت براي كالاها و خدمات به امضا برسد و يا در عوض گونه ها و خدمات، پول پرداخت شود. اين كار را مي‌توان از طريق جلسات رو در رو، تلفن يا اينترنت و توسط شخص ثالثي مشابه دلال معاملات املاكي اتمام داد.
رويكرد فروشدو گونه رويكرد فروش هستي دارد: مدل بنگاه به بنگاه (B2B) و مدل بنگاه به مصرف‌كننده (B2C). هر كدام از اين رويكردها مستلزم استراتژي‌ها و تكنيك‌هاي متفاوتي هستند. فروش‌هاي B2B معمولاً مستلزم حضور نماينده‌ي خريدي است كه تصميماتي كه به نفع شركت است را اتخاذ كند. معمولاً منظور اين معاملات، كارآمدتر و سودآورتر برپايي كسب‌وكار است در حالي كه فروش‌هاي B2C معمولاً به هدف تأمين لذت، خوشنودي يا تاثير چهره مي‌گيرند. فروش‌ها يا به طور مستقيم از طريق تعامل بين فروشنده و خريدار انجام مي‌شوند و يا به طور غيرمستقيم از طريق دهان به دهان يا ساير روش‌هاي بازاريابي. پلت‌فرم اينترنت، فروش‌هاي سر راست مثل وب‌سايت تجارت الكترونيك را با فروش‌هاي غيرمستقيم از راه ابزارهاي بازاريابي مبتني بر وب تركيب مي‌كند.
مديران فروش مسئوليت آموزش گروه‌هاي فروش درباره‌ي چگونگي كشف مشتريان احتمالي، مديريت قلمروها، رسيدن به اهداف فروش و برپايي پايگاه مشتري را بر عهده دارند. آن‌ها مسئول پيش‌بيني‌هاي فروش و تحليل فروش هم هستند كه شامل داده‌كاوي، سيستم بازبيني سابقه‌ي فروش و قصد قرار دادن الگوهاي خريد است. مدير از راه گروه‌ها و گزارش‌هاي كمپاني به اطلاعات دست مي‌يابد. سپس يافته‌هاي خويش را به مدير بالادستي كه از اين اطلاعات براي هدايت كمپاني كاربرد مي‌كند گزارش مي‌دهد.
ويديو تفاوت بازاريابي و فروش-مدرس محمد غفاري[aparat id=”dbGRH”]تفاوت‌هاي اصلي ميان بازاريابي و فروش -فروش عبارت است از تغيير ازآنش يك فرآورده از فردي به فرد ساير در ازاي قيمتي مشخص، د‌رحالي‌ كه بازاريابي فعاليت‌هاي مربوط به تحليل بازار و فهم نيازهاي مشتري‌ است، به‌طوري‌ كه هر سررسيد كه فرآورده جديد معرفي شد مشتري‌ها با اشتياق آن را خريداري كنند.
-فروش در رابطه‌ي نفر به تن شكل مي‌گيرد، ولي بازاريابي دربرگيرنده رابطه‌ي يك نفر با افراد بسياري است.
-فروش دربرگيرنده رويكردي مجزاست كه بر فروش همه‌ي چيزهايي كه توليد شده‌اند تمركز دارد. در مقابل بازاريابي رويكردي يكپارچه است كه تمركزش بر نيازهاي مشتري و برآورده كردن آنهاست.
-فروش فرايندي كوتاه‌مدت است درحالي‌ كه بازاريابي فرايندي طولاني‌مدت است.
-فرايند فروش دربرگيرنده تبادل كالا در ازاي پول است. ولي بازاريابي شامل تشخيص نيازهاي مشتري و برآورده كردن آنهاست.
-فروش فعاليتي است كه بدست افراد تحريك مي‌شود و حول محور آن‌ها شكل مي‌گيرد اما بازاريابي فعاليتي رسانه ‌محور است.
-در فروش اين اصل كه مشتري بايد مراقب باشد حاكم است، ولي ريشه-بن-بيخ حاكم بر بازاريابي اين است كه فروشنده بايد مراقب باشد.
-در بازاريابي تأكيد بر نيازهاي بازار است، اما در فروش بر نيازهاي شركت تمركز مي‌شود.
-در فروش مشتري واپسين حلقه‌ است براي نمونه ابتدا فرآورده فرآوري مي‌شود و سپس به مشتري فروخته مي‌شود. ولي در بازاريابي نخستينگي با مشتري است، چرا كه نخست نيازهاي او تشخيص داده مي‌شوند و فرآورده بر پاي بست، آن‌ها فرآوري و به مشتري فروخته مي‌شود.
-فروش مشتري محور است ولي بازاريابي فرآورده محور.
-فروش بر كسان تمركز دارد، براي نمونه از راه رابطه‌ي مستقيم با مشتري او را متقاعد مي‌كند كه فرآورده را بخرد. اما بازاريابي بر عموم مردم متمركز است، براي مثال ارزشي در محصول ايجاد مي‌كند لغايت فروش افزايش پيدا كند.
-فروش از استراتژيِ فشار استفاده مي‌كند (محصول به مشتري تحميل مي‌شود) درحالي‌ كه بازاريابي از استراتژيِ كشش بهره‌گيري مي‌كند (مشتري خودش به سمت محصول مي‌آيد).
تكنيك‌هاي بازاريابي و فروشتكنيك دعوتساده‌ترين شيوه و تكنيك فروش دعوت از مشتري براي خريد مي‌باشد.
با اين جمله: اگر از اين خوشت اومده، چرا امتحانش نمي كني؟
مشتري با توجه به تجربيات پيشين خويش ممكن است بگويد نه ممنونم. نمي‌خواهم و يا از شما خريد كند
اما فروشنده حرفه‌اي و خوب هيچ‌كدام از مشتريان را بدون دعوت نمي‌گذارد.
تكنيك جايگزينيبا اين جمله: از كدوم فرآورده اغلب خوشت اومده؟” ذهن مشتري را از حالت تشويش خلاص كنيد.
در چهره ترديد مشتري بين دو و يا چند گزينه از او بپرسيد كدام را همنشين دارد؟ مشتريان از اينكه چند گزينش داشته باشند شاد مي‌شوند ولي در چهره هستي يك محصول مي‌توانيد با ارائه تخفيف او را به خريد ترغيب نماييد.
تكنيك مراقبتمشتري بايد اين دانستن را داشته باشد كه حتي اگر در انتخابش مبتلا اشتباه است، فروشنده مثل يك مشاور با وي برخورد مي‌كند و مشاوره صحيح مي‌دهد.
به مشتري اطمينان دهيد شما در كنارشان هستيد و در چهره برگزيدن اشتباه شما او را آگاه مي‌نماييد به اين روش حس خوب و خوشايندي به مشتري القا مي‌گردد. مشتريان لغايت لحظات پسين خريد نيز دودلي دارند پس در صورتي كه شما به آن‌ها اطمينان دهيد مراقب همه چيز هستيد خيلشان آسوده مي‌شود.
تكنيك ثانويهيكي از تكنيك‌هاي كارساز فروش در بازاريابي، تكنيك ثانويه است. اگر مشتري شما خريدار است گفتگو را به سوژه فرعي بكشيد به عنوان مثال با صحبت در مورد رنگ ماشين تمركز را از جستار اصلي (خريد ماشين) برداشته و به سوژه فرعي ببريد. با اين روش شما گام مهمي در نهايي شدن فروش برداشته‌ايد.
تكنيك زاويه تندبر اساس مخالفت هاي مشتري حركت كنيد.در صورتي كه به انگيزه بها بالا از خريد انصراف داد به او بگوييد اگر آن را براي شما قسطي كنم چطور؟
يا در صورتي كه گفت لغايت صبح بيچارگي دارم شما به او بگوييد تا عصر برايتان حاضر مي‌كنيم.هر گاه مشتري مخالفت كرد شما از همان گوشه راه را ببنديد.
تكنيك اجازهمعمولاً ما كس ها برادر داريم كه از ما پروانه گرفته شود. مشتري را مجبور نكنيد. براي او چند گزينه مهيا كنيد و به او فرمان دهيد برگزيدن كند. براي نمونه بگوييد “اجازه مي‌دهيد اين كار اتمام بشود؟” يا “اجازه مي‌دهيد من در انتخاب كمكتون كنم؟”. او هم تصميم‌گيري مي‌كند لغايت با آري يا خير گفتن، به سوال شما جواب دهد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.